بنا بر گزارش روزنامه انگليسي گاردين، در بخشهاي مختلف گزارش 28 صفحهاي مجلس نمايندگان آمريکا از حوادث 11سپتامبر عناويني مدام تکرار ميشود که به طور تلويحي به ارتباط هواپيماربايان با رژيم سعودي اشاره دارد.
به گزارش هفت چشمه به نقل از فارس، سال 2002 گزارشي از علل و حواشي حملات 11 سپتامبر توسط دولت آمريکا تنظيم شد ولي اين اسناد که موسوم به 28 صفحه است به دليل اشاره به نقش سعوديها در اين ماجرا منتشر نشده بود، تا اينکه جمعه شب مجلس نمايندگان رأي به انتشار اين صفحات داد.
در پي اين تصميم، کميته منتخب اطلاعاتي مجلس، اين اسناد را منتشر کرد.
بخش اول اين اسناد روز دوشنبه توسط گروه بينالملل خبرگزاري فارس ترجمه و منتشر شد. مخاطبان از اينجا ميتوانند بخش اول را مشاهده کنند. در ادامه بخش دوم و پاياني اين گزارش مهم امده است؛
*لازم به ذکر است بخشهايي از اين سند در نسخه اصلي سانسور شده است که در اينجا به صورت نقطه چين مشخص شده است.
ديگر مقامات دولت عربستان در آمريکا که ممکن است با هواپيماربايان 11 سپتامبر در تماس بوده باشند
در ميان افرادي که ممکن است همکاران الحازمي و المحضار بوده باشند، نام «شيخ الثميري» نيز به چشم ميخورد. طبق يکي از يادداشتهاي .................. که توسط اعضاي کميته تحقيقات مشترک بازبيني شد، «نشانههاي اوليه از اين امر حکايت دارد که الثميري ممکن است ارتباطي فيزيکي يا مالي با الحازمي و المحضار داشته باشد، اما ما هنوز در حال بررسي اين احتمال هستيم». الثميري يکي از ديپلماتهاي کنسولگري عربستان در لسآنجلس است و به عنوان يکي از «امامان» در مسجد ملک فهد در کالور سيتي، کاليفرنيا نيز فعاليت دارد...................................................................... ....................................................................................................................................................................... .........................................................................................................................................
طبق اسناد افبيآي، مسجد ملک فهد در سال 1998 با بودجهاي که عبدالعزيز، وليعهد عربستان سعودي تأمين کرده بود، ساخته شد. اعضاي کنسولگري عربستان در لسآنجلس در مراسم اين مسجد شرکت ميکنند و اين مسجد به طرز گستردهاي به ترويج عقايد ضدغربي شهرت دارد. اسناد افبيآي نشان ميدهد که «مظهر عبدالله»، پيش از آنکه المحضار به عربستان بازگردد، يک بار با خودرو، الحازمي و المحضار را به مسجد ملک فهد رسانده است.
چندين نفر در سواحل شرقي آمريکا که هواپيماربايان ممکن است آنها را نيز ملاقات کرده باشند، با دولت عربستان ارتباطاتي داشتهاند. پس از حملات تروريستي، افبيآي کشف کرد که در سپتامبر 2001، فردي با نام «صالح الحسين» در همان هتلي در «هرندن» ويرجينيا اقامات داشت که الحازمي زماني در آنجا سکني گزيده بود. طبق اسناد افبيآي، الحسين ظاهرا يک «مقام/کارمند وزارت کشور عربستان سعودي» است. وي ادعا کرده که هواپيماربايان را نميشناسد اما مأموران افبيآي در دفتر واشنگتن معتقدند که وي آنها را فريب ميدهد. بازجويي از الحسين زماني که وي يا غش کرد و يا تظاهر کرد که دچار حملهاي شده که نياز به مراقبتهاي پزشکي دارد، متوقف شد. او چند روز بعد از بيمارستان مرخص شد و با وجود تلاشهاي نيروهاي پليس براي پيدا کردن و بازجويي مجدد از او، توانست آمريکا را ترک کند.
صالح الحسين عموي «سامي عمر الحسين» است. سامي الحسين با انجمن اسلامي آمريکاي شمالي (IANA) در ارتباط است و تحت پيگردهاي ضدتروريستم افبيآي بوده است. افبيآي همچنين کشف کرد که صالح الحسين يکي از حاميان اصلي اين انجمن به عنوان يک سازمان غيرانتفاعي فعال در ميشيگان بوده که وقف ترويج اسلام در سراسر جهان شده است. طبق اعلام افبيآي، مأموريت انجمن اسلامي آمريکاي شمالي در حقيقت ترويج بنيادگرايي اسلامي و دکترين سلفي در سراسر آمريکا و در سطح گستردهتر در سراسر جهان است. اين انجمن از خيرين ثروتمند سعودي، شيوخ مسلمان افراطگرا و سازمانهاي غيردولتي مشکوک درخواست کمک مالي کرده است. طبق اسناد افبيآي، انجمن اسلامي آمريکاي شمالي از بندر بنسلطان نيز درخواست کمک کرده اما اسناد به وضوح نميگويد که آيا بندر بنسلطان واقعا به اين سازمان کمک مالي کرده است يا خير.
اسناد افبيآي همچنين نشان ميدهد که چندين افسر نيروي دريايي سعودي با هواپيماربايان حوادث يازده سپتامر در تماس بودهاند. اسناد افبيآي از اين امر حکايت دارد که دفتر سنديگو تحقيقاتي در زمينه مبارزه با تروريسم در رابطه با فردي با نام «اسامه نوح»، يک افسر نيروي دريايي سعودي، به دليل ارتباط وي با «نواف الحازمي» و «خالد المحضار» آغاز کرده است. علاوه براين، «لفي الحربي» (Lafi Alharbi)، يک افسر ديگر نيروي دريايي عربستان، با المحضار و الحازمي به عنوان هواپيماربايان پرواز 77 از تاريخ 11 مارس سال 2000 تا 27 مارس 2000 تماس تلفني داشته است.
دفتر افبيآي در جکسونويل تحقيقاتي را در خصوص اينکه آيا «صالح احمد بديوي»، يکي از افسران نيروي دريايي عربستان با هيچ يک از هواپيماربايان در تماس بوده يا خير، آغاز کرد.................................................... ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................ ............................................................................................................................................................ ....................................................................................................................................................................................... ..................................................................................................................................................................................... ..................................................................................................................................................................................... .....................................
افبيآي همچنين در جريان تحقيقات درباره يازده سپتامبر که با نام مستعار «PENTTBOM» شهرت يافت، دريافت که ارتباطات ضعيفي ميان کارکنان دولت عربستان سعودي و هواپيماربايان داشتهاند. براي مثال طبق اعلام افبيآي، فردي با نام «فهد عبدالله صالح باکله» (Bakala) از دوستان نزديک «احمد الغامدي» و «حمزه الغامدي» از هواپيماربايان يازده سپتامبر بوده است. «باکله» قبلا به عنوان «خلبان خاندان سلطنتي سعودي خدمت کرده و اسامه بنلادن را از افغانستان به عربستان سعودي در زمان تبعيدش به اين کشور منتقل کرده است». علاوه براين، يک منبع افبيآي اعلام کرد که پس از حملات يازده سپتامبر وي 50 درصد مطمئن بود که المحضار از آپارتماني در مکلين بازديد کرده است که بعدا در ماه جولاي و آگوست سال 2001، «حمد اللطيبي» (Hamad Alotaibi) از دفتر نظامي سفارت عربستان در آن ساکن شده است. اسناد افبيآي همچنين تأکيد دارد که «سعيد الغمدي» از هواپيماربايان يازده سپتامبر احتمالا از اين آپارتمان ديدن کرده است.
ارتباطات ميان مقامات دولت سعودي در آمريکا و ديگر فعالان تروريستي
همچنين،کميته مشترک تحقيق، گزارشها و پروندههاي افبيآي را مورد بازبيني قرار داد، و خبر از روابط احتمالي ميان مقامات دولت سعودي و عاملان تروريستي داد.
براي نمونه، بنا به اسناد افبيآي، شواهدي وجود دارد که «مروان الشحي» و «محمد عطا»، از هواپيماربايان، در تماس و ارتباط با «محمد رفيق قادر هروراني» (Mohammad Rafique Quadir Harurani)، از افراد تحت بازجوييهاي ضد تروريسم افبيآي از سال 1999 و از نزديکان اسامه بنلادن، بودهاند. از عبدالله بنلادن، در اسناد افبيآي، به عنوان برادر ناتني بنلادن ياد شده است. عبدالله بنلادن که در چندين نوبت تحت بازجوييهاي افبيآي بوده است، در حال حاضر در آمريکاست. ............................................................................................... ......................... .............. .................... وي مدعي است که به عنوان کارمند اداري سفارت عربستان در آمريکا مشغول به کار است. عبدالله بنلادن، منابع مالي لازم براي شرکت (کمپاني) قادر را تأمين کرده و قادر، نامش را در فهرست تماس اضطراري براي فرزندانش، آورده است. همچنين، آن دو به طور مداوم از طريق ايميل و تلفن با يکديگر در ارتباط بودهاند.
بر اساس اسناد افبيآي، عبدالله بنلادن با شماري از سازمانهاي تروريستي در ارتباط بوده است. وي رئيس و مدير «انجمن جوانان مسلمان جهان عرب» (WAMY) و «مؤسسه علوم اسلام و عربي» (Institute of Islamic and Arabic Sciences) در آمريکا، ميباشد. هر دوي اين سازمانها، شعبهاي از سازمانهاي مردمنهاد مستقر در رياض عربستان ميباشند. بنا به اسناد افبيآي، شواهد و دلايلي وجود دارد که انجمن جوانان مسلمان جهان عرب، «به طور نزديکي در ارتباط با تأمين منابع مالي اقدامات تروريستهاي بينالمللي است و در گذشته، از افرادي که مايل به نبرد در جنگ افغانستان [با شوروي سابق] بودهاند، پشتيبانيهاي لجستيکي انجام داده است.» در سال 1998، سيا گزارشي را منتشر کرد که طي آن از انجمن مذکور به عنوان سازمان مردمنهادي با ارتباطات احتمالي با شبکههاي عرب-افغان، حماس، افراطگرايان الجزايري، نظاميان فيليپيني، ياد کرده که کمکهاي مالي و آموزش، و حمايتهاي لجستيکي در اختيار آنها قرار داده است.[1]
علاوه بر اين، با احتمال برخورداري از اهميت بالقوه، حداقل در گذشته، « Mohammah al-Qudhaeein » و «حمدان الشلوي»، افرادي که در حادثه 1999 دخيل بودند، نيز در اين فهرست حضور دارند. Al-Qudhaeein و الشلوي از فينيکس به واشنگتن سفر ميکردند تا در يک مهماني که در سفارت عربستان برگزار ميشد، حضور داشته باشند. پس از آنکه آنها در فينيکس، سوار هواپيما شدند، از خدمه سؤالاتي فني و تکنيکي پرسيدند به طوري که از ديد خدمه شکبرانگيز بود. هنگامي که هواپيما در آسمان در حال پرواز بود، Al-Qudhaeein از خدمه ميپرسد که سرويس بهداشتي کجاست. يکي از خدمه انتهاي هواپيما را نشان ميدهد، با اين حال، Al-Qudhaeein، به جلوي هواپيما ميرود و دو بار تلاش ميکند تا به کابين هواپيما وارد شود. هواپيما فرود اضطراري ميکند و افبيآي به بررسي اين مسئله ميپردازد. اما تصميم ميگيرد که وي را مورد پيگرد قرار ندهد. در همان حال، Al-Qudhaeein و الشلوي مدعي ميشوند که سفارت عربستان هزينه بليط آنها را پرداخت کرده است.
پس از آنکه افبيآي متوجه ميشود فردي که در فينيکس تحت بازجوييهاي مربوط به ضدتروريسم قرار دارد، مشغول راندن خودروي الشلوي است، پليس دست به بازجويي و تحقيقات ضدتروريسم از الشلوي ميزند. در نوامبر سال 2000 ميلادي، افبيآي گزارشي را از ......................دريافت کرد که الشلوي در اردوگاهي در افغانستان، دورههاي آموزش نظامي و آموزشهاي مربوط به انفجار را گذرانده تا حملهاي مانند حمله به «برجهاي خُبر» (Khobar Towers) را انجام دهد. پس از 11 سپتامبر، دفتر افبيآي در فينيکس، اتفاقات سال 1999 در داخل هواپيما را مهم و قابلملاحظه ميخواند. يکي از مقامات دفتر، دليل اين امر را شرح ميدهد: «دفتر افبيآي در فينيکس هم اکنون بر اين باور است که هر دو فرد مذکور، به طور خاص در تلاش بودهاند تا به منظور کسب آمادگي و پيشبرد عمليات بنلادن و القاعده، اصول و عملکرد امنيتي خط هواپيمايي «امريکا وست ايرلاينز» را مورد امتحان قرار دهند.»
مأموري که پيشنويس گزارش فينيکس را تهيه کرده بود در جلسه شهادتش در مقابل کميته مشترک، ابراز داشت:
در جهان پس از 11 سپتامبر، من به عقب بازگشتم و اين اتفاق را به عنوان تمريني و مشقي (نظامي) براي عمليات تروريستي 11 سپتامبر ديدم. اين امر هم اکنون در حال بررسي است.
پس از 11 سپتامبر 2001، القادحين ................................................................................................................................................ ............................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................
مأمور افبيآي در فينيکس طي مصاحبهها اظهار داشت که «Al-Qudhaeein» در آمريکا به تحصيل مشغول بوده و منبع درآمد مشخصي نداشته است. وي به طور مرتب با مقامات سعودي در آمريکا در ارتباط بوده و در امور مربوط به جامعه سعوديها در آمريکا، فعال بوده است. وي مدير يک «کلوپ سعودي» در فينيکس بوده و به دانشجويان عربستاني آن منطقه کمک ميرسانده است. بنا به اطلاعات افبيآي، وي از مقامات سعودي کمک مالي دريافت ميکرده است.
در گزارش افبيآي، دلايل ديگري وجود دارد که نشان ميدهد ممکن است افرادي از دولت سعودي به شبکههاي تروريستي کمک کرده باشند. براي نمونه، افبيآي مسجد «ابن تيميه» در «کالور سيتي» را، چه قبل و چه بعد از 11 سپتامبر، محلي براي انجام اقدامات افراطگرايانه تشخيص داده بود. پيش از حملات 11 سپتامبر، برخي از افراد مورد بازرسي قرار گرفته از سوي تيم تحقيق «سن ديگو»، ارتباطات نزديکي با مسجد مذکور داشتند. بر اساس مصاحبهها و بررسي گزارشهاي افبيآي، مأمور پليس «سن ديگو» در آن زمان بر اين باور بوده که اين افراد در مسجد مذکور، در حال پولشويي، اول براي نهادهاي غيرانتفاعي در سومالي و بعد براي افراد و گروههاي مرتبط با «اسامه بن لادن»اند.
افبيآي بر اين باور است که هم مسجد تيميه در لسآنجلس، و هم مرکز اسلامي سنديگو، مشغول پولشويياند.
بنا گفتههاي مأمور پيشين افبيآي در سنديگو که پيش از اين در اين تحقيقات همکاري داشته، اين طرح و شيوه عمل، دولت عربستان را قادر ميسازد تا به طور غير مستقيم و مخفي، بودجه القاعده را تأمين کند. در 9 اکتبر سال 2002، اين مأمور سابق، طي شهادتاش در مقابل کميته تحقيق، در خصوص احتمال پولشويي صحبت کرد و گفت:
گمان من بر اين است که سعوديها تا حدي در اين امر نقش دارند. و احتمالاً 70 تا 80 درصد جمعيت عربستان سعودي از اسامه بن لادن حمايت ميکنند.
علاوه بر اين، برخي شواهد، نشان از حمايت دولت عربستان از تروريستها، از طريق سازمانهاي خيريه، دارد. بنياد خيريه «ام القرا» که در عربستان مستقر است، سازمان غير دولتي اسلامي است که با اقدامات تروريستي مرتبط است. بنا به گزارش تروريسم، منتشر شده از سوي اطلاعات وزارت دفاع در سال 2002 ميلادي، فعاليتهاي صورت گرفته در «ام القرا» که مرتبط با تروريسماند، عبارتند از: انتقال مشکوک وجه، جعل سند، ايجاد اشتغال براي مظنونان تروريستي تحت تعقيب، تأمين مالي سفر جوانان براي شرکت در آموزشهاي جهادي. گزارش وزارت دفاع حاکي از آن است که از سال 2001 ميلادي به اين سو، رابطان بنياد خيريه اسلامي «ام القرا»، بيش از 330 هزار دلار وجه نقد که از سفارتخانههاي سعودي در شرق دور دريافت کردهاند را منتقل نمودهاند. در ژانويه سال 2002، «ياسر سيد محمد» به تايلند سفر کرده تا نزديک به 20 هزار دلار وجه نقد از سفارت سعوديها در بانکوک دريافت کند.
همچنين، در اوايل نوامبر سال 2001 ميلادي، دستيار شخصي مدير مرکز مذکور، به کوالالامپور سفر کرد تا در نشستي در سفارتخانه عربستان در مالزي، شرکت کند. بنا به گزارش وزارت دفاع، وي با دهها هزار دلار پول نقد به آمريکا بازگشت.
مقامات سيا، افبيآي و نيز وزارت خزانهداري آمريکا، همگي در خصوص ارتباطات بنياد «الحرمين» با دولت سعودي و اقدامات تروريستي ابراز نگراني کردهاند. بنا به جوابيه 18 نوامبر 2002 افبيآي، بنياد اسلامي «الحرمين» ارتباطاتي آشکار با دولت سعودي دارد. همچنين، گزارش دستگاههاي اطلاعاتي حاکي از آن است که بنياد مذکور از القاعده حمايت مالي و لجستيکي ميکند. بنياد الحرمين، در سال 1993 ميلادي، دفتر خودش در آمريکا را در «اشلند» ايالت اورگان بنا نهاد و از آن زمان، تقريباً 700 هزار دلار از دفاتر مرکزي واقع در عربستان سعودي، دريافت کرده است. بنياد الحرمين متمايل بود تا امام جماعت مسجدي در کاليفرنيا، که توسط «البيومي» اداره ميشد، را منصوب کند.
علاوه بر اين وکيل حقوقي وزارت خزانهداري، از فعاليتهاي بنياد الحرمين ابراز نگراني کرد. وي گفت که اين بنياد بزرگترين بنياد خيريه در جهان اسلام است و نامش مترادف با خيريه. مديران اين بنياد از اعضاي خاندان سلطنتي سعودي هستند؛ حاميان مالي اصلي اين بنياد، از اعضاي خاندان سعودياند، ما خيلي اطلاعات زيادي از مراکز اصلي و عمده اين بنياد نداريم و نميدانيم که آيا آنها به طور آگاهانه از اقدامات القاعده حمايت ميکنند يا نه. شواهدي در دست است که نشان ميدهد برخي از دفاتر اين بنياد، با افراطگرايان اسلامگرا، ارتباطات چشمگيري دارند.
مقامات سيا اخيراً عنوان کردند که در تحقيقاتشان از بنياد الحرمين به پيشرفتهايي دست يافتهاند. آنها اعلام کردند که يک سال پيش گزارشهايي مبني بر ارتباطات نزديک دفاتر و شعب بنياد الحرمين با القاعده وجود داشت... طي سال گذشته ما اطلاعاتمان از فعاليتهاي آنها را افزايش داديم... بنا به يافتههاي ما، مدير دفتر مرکزي اين بنياد در حمايت از تروريسم نقش دارد؛ همچنين اين امر ترديدهايي را در خصوص اقدامات و فعاليتهاي شاهزاده نايف برانگيخته است.
فرد مورد بازجويي افبيآي، در ارتباط نزديک با يکي از اعضاي خاندان آل سعود است. با اينکه وي ديگر در آمريکا اقامت ندارد ولي هنوز تحت نظر و تحقيقات افبيآي ميباشد. افبيآي تحقيقاتي را از ................... کليد زده که يکي از کاکنان خط هواپيمايي سعودي است. در 1999 پس از دريافت اطلاعاتي ........................... که ابو زبيده، دستيار و معاون بنلادن، با شماره تلفني متعلق به ........................در پورتلند در تماس بوده است. در ماه مي 2001 ميلادي،دو نفر در بحرين دستگير شدند و بعدها اعتراف کردند که قصد داشتهاند، تأسيسات آمريکا در عربستان را منفجر کنند. يکي از آنها گذرنامهاي داشت که به يکي از ....................صادرشده بود. علاوه بر اين، دفتر افبيآي در فينيکس، گزارشي را دريافت کرد که ............... در 1999 در حال بررسي امنيت پرواز و بازرسيها، در مرزهاي جنوبغربي آمريکا بوده و در خصوص امکان نفوذ افراد به خاک آمريکا بحث ميکرده است.
افبيآي اطلاعاتي را به دست آورده که نشان ميدهد....................... روابط بسيار نزديکي با يکي از شاهزادههاي سعودي دارد و در بسياري از سفرها و حتي سفر به آمريکا وي را همراهي ميکرده است. بنا به گزارش افبيآي، ..........................به تازگي در زندان گوانتانامو مورد بازجويي قرار گرفته. وي به مأموران افبيآي گفته که با کار در خط هواپيمايي عربستان، درآمد آنچناني نداشته است و منبع ديگر درآمدش يکي از شاهزادههاي سعودي به نام «خالد البندر» بوده است. او اظهار داشته که کارهاي مختلف براي اين شاهزاده انجام ميداده از جمله از مادربزرگ وي، مراقبت و نگهداري ميکرده است. مأموران افبيآي در دفتر پورتلند نسبت به ............... و ديگران ابراز نگراني کردهاند چرا که در پوشش کارکنان خط هواپيمايي عربستان قادر بودهاند که به داخل و يا خارج از آمريکا سلاح منتقل کنند.
عدم همکاري عربستان سعودي در تحقيقات ضدتروريستي
در جلسات شهادت در مقابل کميته مشترک تحقيق، و طي مصاحبهها، مأموران افبيآي و افسران سيا نارضايتي خودشان از عدم همکاري عربستان در انجام تحقيقات ضد تروريستي را، هم پيش از 11 سپتامبر و هم پس از آن، به کميته، اعلام کردهاند. براي نمونه يکي از افسران با سابقه افبيآي در نيويورک اظهار داشته که سعوديها سالها در اين امر مانعتراشي کردهاند. از نظر وي، سعوديها تنها زماني اقدام به همکاري ميکنند که در چارچوب منافع خودشان باشد.
وقتي که از يکي از افسران بلندپايه ................. سوال شد که چطور ميشد از وقوع حملات 11 سپتامبر جلوگيري کرد، اظهار داشت که در صورت همکاري گسترده سعوديها؛ در ادامه وي به تلاشهاي بينتيجه آمريکا براي همکاري عربستان، در تابستان 2001 اشاره ميکند. در ماه مي 2001، دولت آمريکا دريافت که يکي از اتباع سعودي در تماس با ابوزبيده بوده و به احتمال بسيار زياد از عمليات قريبالوقوع القاعده، مطلع. آمريکا دولت عربستان را تحت فشار قرار ميدهد تا محل زندگي اين فرد مظنون را يافته و اطلاع دهد ولي مقامات سعودي به واشنگتن اعلام ميکنند که براي انجام اين کار، به اطلاعات اضافهتري نياز است. اما با توجه به حساسيت موضوع، آمريکاييها از ارائه اطلاعات بيشتر طفره ميروند و خودداري ميورزند. حتي شوراي امنيت ملي آمريکا تلاش ميکند تا سعوديها را براي همکاري تحت فشار قرار دهد، ولي عربستانيها، همکاري را منوط به دريافت اطلاعات بيشتر، ميکنند.
بنا به گفته مدير سابق يکي از دفاتر افبيآي که به طور ويژه، متمرکز بر فعاليتهاي اسامه بن لادن بوده، از همان بدو امر و از زمان تأسيس اين دفتر در سال 1996 ميلادي، مشخص بود که عربستان در موارد مربوط به بنلادن، با آمريکا همکاري نخواهد داشت. چرا که به گفته وي «بنلادن اطلاعات با ارزش زيادي از بده بستانها و روابط عربستان با افراطگرايان اسلامگرا داشت.» از همين رو سعوديها حاضر به همکاري با واشنگتن در موارد مرتبط با بنلادن نبودند و اين امر را مغاير با منافع مليشان ميدانستند.
.........................................در جلسه شهادتاش، در خصوص اين موضوع، در 9 اکتبر 2002 ابراز داشت:
مسئله دستگاه اطلاعاتي عربستان و القاعده، که به تلاشهاي ما براي تعامل با طرف سعودي براي وادار ساختن آنها به کمک به ما در خصوص القاعده ميَشود، ....، تا حد زيادي ارتباطي دردسر آفرين و مشکلساز بوده به طوري که سعوديها از ارائه سريع اطلاعات و کمکهاي لازم، طفره ميروند.
هم مأموران افبيآي و هم سازمان سيا از عدم همکاري عربستان در خصوص پرونده فردي به نام «مدني الطيب» (Madani al-Tayyib) به عنوان موردي خاص ياد کردهاند. سيا و افبيآي سالهاي سال به عربستان فشار ميآوردهاند تا اين اجازه را داشته باشند که با «الطيب» گفتوگو کنند. بنا به گفتههاي مدير سابق يکي از دفاتر مرکزي افبيآي، الطيب مسئوليت مديريت همه ارتباطات و مسائل مالي بنلادن را هنگامي که رهبر القاعده در سودان بوده، بر عهده داشته است. به طوري که هر گونه هزينهکردي بيش از 1000 دلار، ميبايست به تأييد الطيب ميرسيده. وي در سال 1996 به همراه «خالد الفواض» (Khalid al-Fawwaz)، يکي ديگر از چهرههاي برجسته و مهم القاعده که مدتهاست در بازداشت به سر ميبرد، براي کار به لندن ميرود. در تابستان سال 1996، الطيب به عربستان باز ميگردد. به گفته يکي از مأموران افبيآي، سعوديها با آوردن اين بهانه و گفتن اين جمله که «الطيب فردي بيچاره است که پايش را از دست داده و چيزي نميداند»، به طور مداوم درخواست سيا و افبيآي براي گفتوگو با الطيب را رد ميکنند.
همچنين، اين مدير سابق مرکز پليس فدرال آمريکا، پرونده «محمد جمال خليفه» را مورد اشاره قرار ميدهد. خليفه، برادر همسر بنلادن و يکي از چهرههاي کليدي و مهم القاعده است. دولت آمريکا در سال 1994 ميلادي، خليفه را در خاک اين کشور دستگير کرد. خليفه از سوي دولت اردن به جرم دست داشتن در بمبگذاري در اين کشور، به طور غيابي به حبس ابد محکوم شده بود. در نتيجه، آمريکا با استرداد وي به اردن موافقت کرد. سپس، اردنيها، وي را به عربستان تحويل دادند. از ديد افسر سيا، سعوديها براي گرفتن خليفه از اردن، به اين کشور «رشوه پرداخت کردند.» بنا به گفتههاي اين افسر سيا، هنگامي که خليفه به عربستان بازگشت، يکي از مقامات مهم دولتي با وي ديدار کرد. خليفه هم اکنون براي يک سازمان مردمنهاد در رياض کار ميکند و به طور آزادانه مشغول فعاليت و سفر است .
وکيل مدافع وزارت خزانهداري آمريکا نيز که در جلسه استماعش در 23 جولاي 2002 شهادت داد، از عدم همکاري عربستانيها با آمريکاييها ياد ميکند.
وضعيت تحقيقات جامعه اطلاعاتي آمريکا در خصوص ارتباط مقامات عربستان با تروريسم
هم افبيآي و هم سيا به کميتههاي تحقيق گفتهاند که آنها به طور جدي پيگير مسئله عربستان هستند. بنا به پاسخ افبيآي در تاريخ 18 نوامبر 2002، هم سيا و هم پليس فدرال آمريکا کارگروههاي ويژهاي را پايهريزي کردهاند تا پيگير مسائل مربوط به عربستان باشند. براي اين کار، افبيآي گروهي را در دفترش در واشنگتن مأمور کرده تا به تحقيق در خصوص اين مسئله بپردازند. ............................................................. .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... ................................................................................................................................................................................................... ......
با اين وجود، هم سيا و هم افبيآي، هنوز اطلاعات اندکي از ارتباطات دولت عربستان با عناصر و گروههاي تروريستي دارند. در جلسه غير علني استماع به تاريخ 9 اکتبر 2002، «رابرت مولر» (Robert Mueller)، رئيس افبيآي عنوان داشت: «در حال حاضر شمار سوالات [در خصوص ارتباط عربستان با گروههاي تروريستي] بيش از شمار پاسخهاست و ما چيز اندکي در اين مورد ميدانيم. از همين رو، ما براي رسيدن به نتيجهگيري، بايد اطلاعاتمان را افزايش دهيم.»
سندي که از سوي ستاد مشترک تحقيق منتشر شده، مؤيد آن است که دفتر افبيآي در واشنگتن هنوز در مراحل اوليه تمرکز بر روي تحقيقات مذکور است. .......................................................................................................................................................... ....... .................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
.................................................................................................طي شهادتش تأييد کرد که ...........فهمش از اين مسئله بسيار محدود است:
در مورد اين سؤال مشخص که آيا شما شاهد بودهايد که سرويسهاي اطلاعاتي عربستان از گروههاي تروريستي حمايت ميکنند، من فکر ميکنم که اطلاعات و سوابق در اين خصوص اصلاً روشن نيست.
هم افبيآي و هم سيا اين احتمال را دادهاند که افراد مرتبط با دولت سعودي ممکن است به تروريستها کمک برسانند و از آنها پشتيباني کنند.
...........................اينگونه شهادت داد: «خب، به احتمال قوي برخي افراد در سرويسهاي امنيتي [عربستان] با القاعده همدردي و همراهي ميکنند. »
ابو زبيده گفت که وي اطمينان دارد القاعده حتماً تماسهايي با سعوديهاي ساکن در عربستان داشته و اينکه القاعده و اسامه بنلادن به طور خاص بر روي تشکيل و ايجاد چنين ارتباطاتي سرمايهگذاري کردهاند. وي گفت که بنلادن خوشحال شد وقتي که مشاهده کرد نظاميان و بازرگانان سعودي و برخي از اعضاي خاندان حاکم در عربستان، از آرمان وي حمايت ميکنند. ابوزبيده تصريح کرد که بنلادن فعالانه به دنبال چنين روابطي است.
ديگر مقامات سيا و افبيآي با شهادت در مقابل کنگره، اظهارات مشابهي را تکرار کردند. براي نمونه، ................... ابراز داشت:
چيزي که ما در خصوص پروندههاي افبيآي در واشنگتن و لسآنجلس نگرانکننده و مشکلساز يافتيم آن است که دستگيرمان شد، پول سعوديها به افراد ميرسد؛ پولي که آنها به افراد [مورد نظرشان] پرداخت ميکنند، به صورت يک الگوي پرداختي مستقيم است و سالهاست که دولت عربستان از بنيادگرايان سلفي و وهابي و جريانات مرتبط حمايت ميکند، اين مبالغ به دست اين افراطيون و بنيادگرايان ميرسد و بسيار جاي تعجب خواهد بود اينها صرف حمايت از اقدامات تروريستي نشود...ما پيش از حملات 11 سپتامبر نيز به اين اقدامات عربستان ظنين بوديم و موارد و مصاديق آن را در گزارشهاي متعدد مستند کردهايم. مسائل مختلفي وجود دارد که بايد روشن شود؛ چه کسي از اين پرداختها مطلع است، اين پرداختها از جانب چه کسي است، آيا اين کمکهاي مالي از جانب دولت مرکزي [سعودي] است يا از جانب دولت محلي و شخصي خاص؟ آيا افرادي که اين کمکهاي مالي را ارائه ميکنند، از نحوه هزينهکرد و محل هزينه آن مطلعاند؟ اگر که از اين امر باخبرند، به چه دليلي اين کار را انجام ميدهند؟ آيا اين دستمزدها نوعي حقالسکوت و باج است؟ آيا آنها از حمايشان از گروههاي تروريستي باخبرند؟
در همان جلسه، «پاسکال دامورو»، دستيار اجرايي رئيس افبيآي، شهادت داد:
تا اين تاريخ، نميتوانم اينجا بنشينم و به شما بگويم که آن روابط به عقب برگردد، نميتوانم بگويم که آيا ميتوانيم ثابت کنيم که خاندان سعودي از تروريسم حمايت ميکند يا نه. اما ابهاماتي وجود دارد که ما در حال انجام تحقيقاتيم تا مشخص کنيم که چه موارد و اطلاعات ديگري در اين خصوص وجود دارد.
چيزي که مشخص است آن است که افبيآي با سعوديها مطابق با اقدمات ضدتروريستي برخورد و رفتار نکرده است.
................................... پيش از 11 سپتامبر تهديد کرد.
.......................................................................................................................................................................................... .......................................................................................................................................................................................... ........................................................................................................................................................................................... .........................................................
«مايکل رولينس» (Michael Rolince)، رئيس پيشين بخش عمليات تروريسم بينالمللي در افبيآي شهادت ميدهد که:
پاسخ من به سوال شما اين است که پيش از 11 سپتامبر، به جز استثناهاي نسبتاً معدود، هيچ گونه تحقيق و بازرسي چشمگير و جامعي از سوي افبيآي در خصوص سعوديها و................................يا حمايتشان از تروريسم، وجود نداشت. خانم «هيل»، من قصد ندارم که اينجا بايستم و به شما بگويم که .......................................................................................................................
..................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... ................................
دستيار مأمور ويژه دفتر سن ديگو طي شهادتش تأييد کرد که:
اساساً............................................................................................................................. آنها کشورهايي نبودند که از سوي وزارت خارجه آمريکا به عنوان کشورهاي حامي تروريسم معرفي شده باشند. و بنمايه و شيوه عمل غالبي که ما در سنديگو شاهدش بوديم آن بود که اگر ........................... وجود داشتند، هدف عمده و اوليه آنها آن بود که ناراضيان و منتقدان [خاندان سعودي] را تحت نظر بگيرند و از منافع آل سعود محافظت کنند. از همين رو، به آنها به عنوان تهديدي براي منافع و امنيت ملي [آمريکا] نگريسته نميشد.
در جلسه غير علني استماع در 9 اکتبر 2002، «رابرت مولر»، تأييد کرد که وي به واسطه برخي از اطلاعات و اقدامات صورت گرفته در کميته مشترک تحقيق، از واقعيتها و فعاليتهاي سعوديها مطلع شده است:
در اينجا، من ترتيب وقايع را ميگويم، من فکر ميکنم که کميته مشترک تحقيق کرده، و در نتيجه اين تحقيقات برخي از واقعيات براي ما و صادقانه بگويم، براي من، روشن شده که پيش از اين از آنها مطلع نبودم. و شايد که اگر کميته مشترک به تحيق نميپرداخت، اين موارد هرگز براي ما روشن و عيان نميشد.
انتهاي پيام/م
«پاورقي»
[1] بنا به پاسخ افبيآي در 18 نوامبر 2002، اگر چه برخي از مقامات انجمن جوانان مسلمان جهان عرب از القاعده و ديگر گروههاي تروريستي حمايت ميکنند، ولي با اين حال، اطلاعات کافي براي اثبات اينکه کل سازمان و رهبري آن از تروريسم حمايت ميکنند وجود نداشته است.